جهت رزرو وقت مشاوره با دکتر علی ایروانی همین الان تماس بگیرید: 09192478527

طرحواره ها یا تله های زندگی


طرحواره ها یا تله های زندگی



تله های زندگی یا طرحواره ها منشا رفتارها، احساس و نوع تفکر تکرارشونده افراد در زمان حال می‎باشند. این الگوها اغلب در دوران کودکی و یا نوجوانی افراد شکل گرفته اند و اگر اصلاح نشوند دائما در کل زندگی شخص تکرار خواهند شد. تله ها یا طرحواره ها در واقع القاکننده طرز فکر، نوع رفتار و احساساسات افراد می‎باشند.طرحواره‌ها در چند سال ابتدایی زندگی ما شکل می‌گیرند و به همین دلیل در برابر تغییر بسیار مقاوم هستند. این طرحواره‌ها برای ساده‌تر کردن کار شناخت دنیای اطراف ساخته شده و بدون توجه به اینکه مفید یا مضر هستند به حیات خود در ذهن ما ادامه می‌دهند.

مشکل زمانی ایجاد می‌شود که طرحواره‌های مضر بر شناخت ما غالب شده و هیجانات و احساسات ما را کنترل کنند. در این حالت است که به طرحواره درمانی نیاز پیدا می‌کنیم.


تله رها شدگی


 

طرحواره رهاشدگی به زبان ساده به این معنی است که فرد احساس می‌کند که افراد مهم زندگی‌اش، مانند والدین، دوستان یا شریک عاطفی، او را ترک خواهند کرد یا برای همیشه از او دور خواهند شد. این طرحواره معمولاً از تجربه‌های ناخوشایند گذشته مانند جدایی، طلاق والدین، یا فقدان مراقبت‌های عاطفی ناشی می‌شود.

کسانی که این طرحواره را دارند، دائماً نگران این هستند که تنها بمانند و نمی‌توانند به پایداری روابطشان اعتماد کنند. این نگرانی می‌تواند باعث شود که آنها بیش از حد وابسته شوند، یا برعکس، از نزدیک شدن به دیگران جلوگیری کنند تا از درد ترک شدن در آینده جلوگیری کنند.


تله بی‌اعتمادی/بدرفتاری


طرحواره بی‌اعتمادی/بدرفتاری به زبان ساده یعنی اینکه فرد همیشه احساس می‌کند دیگران می‌خواهند به او آسیب بزنند، فریبش دهند، یا از او سوءاستفاده کنند. این طرحواره معمولاً از تجربه‌های تلخ گذشته، مثل خیانت، سوءاستفاده یا رفتارهای ناعادلانه شکل می‌گیرد.

کسانی که این طرحواره را دارند، معمولاً به سختی به دیگران اعتماد می‌کنند و همیشه در این فکرند که ممکن است کسی به آنها ضرر بزند. به همین دلیل، ممکن است همیشه در حالت دفاعی باشند، یا حتی رفتارهای بدی مثل شکاک بودن یا برخورد تند با دیگران از خود نشان دهند، چون انتظار دارند که در نهایت آسیب ببینند.


تله کمبود عاطفی




تله کمبود عاطفی به این معناست که فرد به طور ناخودآگاه در یک چرخه تکراری گیر افتاده که در آن احساس می‌کند نیازهای عاطفی‌اش هرگز برآورده نمی‌شود. به عبارت دیگر، هرچقدر هم تلاش کند یا دیگران سعی کنند به او محبت کنند، باز هم این حس کمبود و نارضایتی در او وجود دارد.

در این تله، فرد ممکن است همیشه احساس کند که چیزی در روابط عاطفی‌اش کم است و به همین دلیل ممکن است جذب افرادی شود که نمی‌توانند به او محبت کافی بدهند، یا خودش از دیگران دوری کند چون باور دارد که هیچ‌کس نمی‌تواند به اندازه کافی به او توجه کند. این تله باعث می‌شود فرد به جای احساس امنیت و آرامش در روابط، همیشه نگران و نارضی باشد.


تله بی ارزشی


تله بی‌ارزشی یا طرحواره نقص/شرم، به یک الگوی ذهنی منفی اشاره دارد که در آن فرد به طور عمیق احساس می‌کند که دارای نقص‌های اساسی است و به همین دلیل شایسته عشق، پذیرش و احترام نیست. این احساس نقص معمولاً با شرم و خجالت شدید همراه است.

افرادی که در این تله گرفتار شده‌اند، معتقدند که اگر دیگران آن‌ها را به‌طور واقعی بشناسند، آن‌ها را طرد خواهند کرد. این افراد ممکن است به دلیل این باور، در روابط خود از نزدیک شدن به دیگران اجتناب کنند یا به طور افراطی تلاش کنند تا عیوب خود را پنهان کنند.

تله نقص/شرم اغلب ریشه در تجربیات منفی دوران کودکی، مانند انتقادهای شدید، تحقیر، یا مقایسه‌های منفی دارد. این تله می‌تواند باعث شود فرد از فرصت‌های زندگی دوری کند و احساس رضایت از زندگی‌اش را از دست بدهد.


تله انزوای اجتماعی


تله انزوای اجتماعی به حالتی اشاره دارد که فرد به طور مداوم احساس می‌کند با دیگران تفاوت دارد یا به جمع‌های اجتماعی تعلق ندارد. افرادی که در این تله گرفتار شده‌اند، معمولاً احساس می‌کنند که کسی آن‌ها را درک نمی‌کند یا پذیرفته نمی‌شوند، بنابراین از روابط اجتماعی دوری می‌کنند یا تلاش کمی برای ایجاد ارتباطات جدید می‌کنند.

این تله می‌تواند باعث شود که فرد احساس تنهایی، بی‌کسی و انزوا کند. ممکن است در مکان‌های شلوغ یا جمع‌های دوستانه احساس ناراحتی کند و ترجیح دهد تنها باشد یا از دیگران فاصله بگیرد.

تله انزوای اجتماعی معمولاً ریشه در تجربیات منفی دوران کودکی دارد، مانند تجربه طرد شدن یا نادیده گرفته شدن توسط هم‌سن‌وسالان. این تله می‌تواند به مشکلات عاطفی و روانی مانند افسردگی و اضطراب منجر شود.

برای غلبه بر این تله، فرد نیاز دارد باورهای نادرست خود درباره ارتباطات اجتماعی را بشناسد و با کمک روان‌درمانی یا مشاوره، به تدریج خود را درگیر فعالیت‌ها و روابط اجتماعی کند.


تله وابستگی


تله وابستگی/بی‌کفایتی به وضعیتی اشاره دارد که فرد احساس می‌کند قادر به انجام وظایف و مسئولیت‌های زندگی‌اش به تنهایی نیست و نیاز دارد همیشه به دیگران تکیه کند. این افراد باور دارند که بدون کمک دیگران نمی‌توانند تصمیم‌های درست بگیرند یا مشکلات را حل کنند.

افرادی که در این تله گرفتار هستند، ممکن است از گرفتن تصمیم‌های مهم، انجام کارهای روزمره یا حتی مسئولیت‌های کوچک احساس ناتوانی کنند و برای انجام آن‌ها به دیگران وابسته شوند. این تله می‌تواند اعتماد به نفس فرد را به شدت کاهش دهد و باعث شود که فرد نتواند به استقلال برسد.

ریشه این تله معمولاً در دوران کودکی است، زمانی که کودک به دلایل مختلف (مانند حمایت بیش از حد والدین) این باور را در خود پرورش می‌دهد که نمی‌تواند به تنهایی از پس مسائل برآید.


تله وحشت از بیماری و ضرر


تله وحشت از بیماری و ضرر، که به آن طرحواره آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری هم گفته میشه به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به طور مداوم نگران این است که اتفاقات بدی مانند بیماری، حوادث یا فجایع غیرمنتظره برای او یا عزیزانش رخ دهد. این افراد باور دارند که دنیا جای خطرناکی است و هر لحظه ممکن است حادثه‌ای ناگوار رخ دهد.

افرادی که در این تله گرفتار هستند، ممکن است دائماً نگران سلامت خود یا دیگران باشند، از رفتن به مکان‌های خاص یا انجام فعالیت‌های خاص اجتناب کنند و حتی در موقعیت‌های معمولی هم احساس خطر کنند. این نگرانی‌ها می‌تواند زندگی روزمره فرد را مختل کند و باعث اضطراب شدید شود.

ریشه این تله ممکن است به تجربیات منفی گذشته یا تربیت محافظه‌کارانه در کودکی برگردد، که باعث شده فرد به این باور برسد که نمی‌تواند از خود در برابر خطرات محافظت کند.


تله آمیختگی عاطفی با والدین


تله آمیختگی عاطفی با والدین به وضعیتی اشاره دارد که در آن مرزهای عاطفی و روانی بین فرد و والدینش ، بیش از حد درهم‌تنیده و مبهم می‌شود. در این تله، فرد احساس می‌کند که نمی‌تواند به طور مستقل فکر کند، تصمیم بگیرد یا هویت شخصی خودش را شکل دهد، زیرا هویت و نیازهایش با هویت و نیازهای خانواده اش به شدت درهم آمیخته شده است.

در این وضعیت، فرد ممکن است احساس کند که همیشه باید در جهت برآورده کردن انتظارات یا نیازهای والدینش عمل کند و به این ترتیب، هویت و نیازهای خود را نادیده بگیرد. این تله می‌تواند مانع از رشد و توسعه فردی شود و باعث ایجاد احساس خفگی عاطفی یا وابستگی شدید شود.

برای مثال، ممکن است فردی که در این تله گرفتار شده، احساس کند که نمی‌تواند تصمیمات مهم زندگی‌اش را بدون دخالت یا تأیید والدین بگیرد، حتی اگر در عمق وجودش تمایل داشته باشد که زندگی مستقلی داشته باشد.

درمان این تله شامل تقویت مرزهای عاطفی و روانی، شناختن و جدا کردن هویت و نیازهای شخصی از نیازهای دیگران و ایجاد استقلال عاطفی از طریق روان‌درمانی است.


تله شکست


تله شکست به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد به طور مداوم باور دارد که قادر به دستیابی به موفقیت در زندگی نیست و در هر کاری که انجام می‌دهد شکست خواهد خورد. این افراد معمولاً خود را ناتوان، کم‌ارزش و بی‌کفایت می‌بینند و به همین دلیل، ممکن است از پذیرفتن چالش‌های جدید یا پیگیری اهدافشان اجتناب کنند.

افرادی که در تله شکست گرفتار شده‌اند، ممکن است تجربه‌های منفی گذشته، مانند شکست‌های تحصیلی، شغلی یا اجتماعی، داشته باشند که به مرور زمان به این باور منجر شده است که هر تلاشی برای موفقیت بی‌فایده است. این باور می‌تواند تأثیرات منفی بر عزت نفس و انگیزه فرد بگذارد و او را در یک چرخه معیوب از ناکامی‌های بیشتر گرفتار کند.

به عنوان مثال، فردی که در تله شکست قرار دارد، ممکن است از تلاش برای ارتقاء شغلی خودداری کند، چون باور دارد که توانایی موفقیت را ندارد. این تله می‌تواند مانع رشد شخصی و حرفه‌ای شود و به احساس ناامیدی و بی‌ارزشی منجر گردد.


تله خودشیفتگی


تله خودشیفتگی که به آن طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی هم گفته می‌شودبه وضعیتی اشاره دارد که فرد به طور مفرط و غیرواقعی به خود و نیازهایش اهمیت می‌دهد و نیاز به تأیید و توجه دیگران را به صورت افراطی دارد. افرادی که در این تله گرفتار هستند، ممکن است از خود تصویری بزرگمنشانه داشته باشند، انتظار دارند که دیگران به طور مداوم از آن‌ها ستایش کنند و ممکن است توانایی درک نیازها و احساسات دیگران را نداشته باشند.

ویژگی‌های اصلی تله خودشیفتگی:

1. نیاز به تأیید مداوم: فرد برای احساس ارزش و رضایت از خود، به ستایش و تأیید دائمی دیگران نیاز دارد.

2. حس برتری: فرد ممکن است احساس کند که از دیگران برتر است و انتظار دارد که دیگران این احساس را تأیید کنند.

3. عدم همدلی: فرد قادر به درک و توجه به احساسات و نیازهای دیگران نیست و معمولاً به احساسات دیگران بی‌توجه است.

این تله معمولاً به دلیل تجربیات دوران کودکی، مانند نادیده گرفته شدن یا تحسین‌های بیش از حد، شکل می‌گیرد و می‌تواند به مشکلاتی در روابط شخصی و حرفه‌ای منجر شود.


تله اهمال کاری و بی‌انضباطی


تله اهمال کاری و بی‌انضباطی به زبان ساده یعنی فرد نمی‌تواند به خوبی کارهایش را مدیریت کند، تمایلاتش را کنترل کند، یا برنامه‌های طولانی‌مدت خود را به‌طور منظم پیش ببرد. این افراد معمولاً به دنبال لذت‌های فوری هستند و نمی‌توانند برای رسیدن به اهداف بلندمدت، صبر و پشتکار لازم را داشته باشند.

 ویژگی‌های این تله عبارتند از:

- عدم تحمل سختی‌ها: فرد نمی‌تواند ناراحتی‌ها، سختی‌ها یا تأخیر در رسیدن به خواسته‌ها را تحمل کند.

- تکانش‌گری: این افراد اغلب به صورت ناگهانی و بدون فکر قبلی دست به عمل می‌زنند.

- بی‌توجهی به پیامدهای بلندمدت: تصمیمات و رفتارهایشان بیشتر بر اساس لذت‌های فوری است، بدون توجه به عواقب آن در آینده.

- مشکل در تعهد به اهداف بلندمدت: این افراد ممکن است در حفظ انگیزه و پشتکار برای رسیدن به اهداف طولانی‌مدت دچار مشکل باشند.

- کاهش سطح تحمل: فرد به سختی می‌تواند شرایط دشوار را تحمل کند و تمایل دارد به سرعت از چالش‌ها فرار کند.

مثال: فرض کنید مهسا همیشه تصمیم می‌گیرد که رژیم بگیرد و وزن کم کند. اما هر بار که با غذای مورد علاقه‌اش مواجه می‌شود، نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد و به رژیمش پایبند باشد. او به خودش می‌گوید "فقط همین یک بار"، اما این "یک بارها" مرتب تکرار می‌شود. مهسا نمی‌تواند لذت‌های فوری (خوردن غذاهای خوشمزه) را به تأخیر بیندازد و به هدف بلندمدتش (کاهش وزن) برسد.

این تله معمولاً از کودکی شکل می‌گیرد، زمانی که کودک با محدودیت‌های زیادی مواجه نشده یا به هر دلیلی نتوانسته تحمل ناکامی و سختی را یاد بگیرد. ممکن است والدین بیش از حد آسان‌گیر بوده یا به او اجازه داده باشند که همیشه به خواسته‌هایش برسد، بدون اینکه با پیامدهای رفتارهایش روبرو شود.

این تله در بزرگسالی می‌تواند مشکلات زیادی ایجاد کند، از جمله ناتوانی در رسیدن به اهداف شخصی و حرفه‌ای، مشکل در روابط به دلیل تکانه‌های ناپایدار، و حتی مسائل مربوط به سلامت جسمی و مالی به دلیل ناتوانی در کنترل خود.


تله اطاعت

تله یا طرحواره اطاعت به زبان ساده یعنی فرد همیشه احساس می‌کند باید به خواسته‌ها و نیازهای دیگران اولویت بدهد، حتی اگر این کار باعث ناراحتی یا اذیت خودش بشود. این افراد معمولاً به خاطر ترس از ناراحت کردن دیگران یا از دست دادن محبت و تایید آنها، همیشه به حرف بقیه گوش می‌دهند و نیازهای خودشان را نادیده می‌گیرند.

برای مثال، کسی که این طرحواره را دارد ممکن است همیشه به جای "نه" گفتن، به همه درخواست‌ها جواب "بله" بدهد، حتی اگر واقعاً نمی‌خواهد آن کار را انجام دهد.

تله خود قربانگری

تله خود قربانگری یا ایثار به زبان ساده یعنی فرد بیشتر از حد نیاز یا توانش برای دیگران فداکاری می‌کند و خواسته‌ها و نیازهای خودش را کنار می‌گذارد. او به جای اینکه به خودش هم اهمیت بدهد، تمام تمرکز و انرژی‌اش را روی دیگران می‌گذارد تا آنها راحت باشند یا خوشحال شوند. این فداکاری‌ها ممکن است به‌خاطر احساس وظیفه یا نگرانی از ناراحت شدن دیگران باشد.

به‌عنوان مثال، کسی که در این تله گرفتار است، ممکن است همیشه به مشکلات دیگران توجه کند و حتی وقتی خودش به کمک نیاز دارد، از بیان آن صرف نظر کند، چون فکر می‌کند اولویت با دیگران است.

تله تایید طلبی/ جلب توجه


تله تاییدطلبی/ جلب توجه به زبان ساده یعنی فرد همیشه به دنبال این است که دیگران او را تأیید کنند یا به او توجه کنند. این افراد بیشتر از اینکه به خواسته‌ها و احساسات خودشان توجه کنند، نگران این هستند که بقیه در موردشان چه فکری می‌کنند. به همین دلیل، سعی می‌کنند کاری کنند که همیشه در چشم دیگران خوب، موفق یا قابل قبول به نظر برسند.

مثلاً کسی که در تله تاییدطلبی گرفتار است، ممکن است لباس بپوشد، حرف بزند یا رفتاری نشان دهد که بیشتر مورد پسند دیگران باشد، حتی اگر با شخصیت و نیازهای واقعی خودش هماهنگ نباشد. هدف اصلی این افراد رضایت و تأیید دیگران است، نه خودشان.


تله منفی‌گرایی/ بدبینی

تله منفی‌گرایی/ بدبینی به زبان ساده یعنی فرد همیشه به جنبه‌های منفی یا بدِ زندگی تمرکز می‌کند و انتظار دارد که اتفاقات ناخوشایند رخ بدهند. این افراد معمولاً نگرانی زیادی دارند و به جای اینکه به چیزهای خوب و مثبت فکر کنند، همیشه منتظر مشکلات یا شکست‌ها هستند.

مثلاً کسی که در تله منفی‌گرایی گرفتار است، ممکن است در هر موقعیتی اول به این فکر کند که چه چیزهایی ممکن است اشتباه پیش برود، حتی اگر هیچ دلیلی برای نگرانی نداشته باشد. این نوع نگرش باعث می‌شود که فرد کمتر احساس شادی و آرامش کند و همیشه در حالت نگرانی یا ناامیدی باشد.


تله سرکوب احساسات


تله سرکوب احساسات به زبان ساده یعنی فرد به جای اینکه احساسات و عواطف خود را بیان کند یا با آنها مواجه شود، سعی می‌کند آنها را نادیده بگیرد یا مخفی کند. این افراد احساساتشان را سرکوب می‌کنند چون ممکن است فکر کنند بیان احساساتشان نشانه ضعف است، یا اینکه دیگران آنها را قضاوت می‌کنند.

مثلاً کسی که در این تله گرفتار است، وقتی ناراحت یا عصبانی می‌شود، به جای اینکه این احساسات را نشان دهد یا درباره‌شان صحبت کند، آنها را درون خود نگه می‌دارد و تظاهر می‌کند که همه چیز خوب است. در نتیجه، ممکن است به مرور زمان دچار استرس، اضطراب یا حتی مشکلات جسمی شود، چون احساساتش را بیان نکرده و آنها را در خود نگه داشته است.

تله کمال‌گرایی

تله کمال‌گرایی یا بی‌نقص‌گرایی به زبان ساده یعنی فرد همیشه تلاش می‌کند همه کارها را به صورت بی‌نقص و کامل انجام دهد و هیچ اشتباهی نداشته باشد. این افراد توقعات بسیار بالایی از خودشان دارند و به جزئیات کوچک بیش از حد توجه می‌کنند، چون می‌خواهند همه چیز عالی باشد. 

مثلاً کسی که در تله کمال‌گرایی گرفتار است، ممکن است برای انجام یک کار ساده زمان زیادی صرف کند تا مطمئن شود هیچ ایرادی ندارد. این باعث می‌شود که فرد همیشه تحت فشار و استرس باشد و از ترس شکست یا انتقاد، از لذت بردن از زندگی یا موفقیت‌های کوچک خود غافل شود.


تله تنبیه

تله تنبیه به زبان ساده یعنی فرد به شدت خود یا دیگران را به‌خاطر اشتباهات یا ناکامی‌ها سرزنش یا مجازات می‌کند، بدون اینکه درک یا بخششی در کار باشد. این افراد وقتی خودشان یا دیگران خطایی می‌کنند، به جای اینکه به دنبال راه‌حل باشند یا از اشتباهات درس بگیرند، بیشتر روی مجازات و سرزنش تمرکز می‌کنند.

مثلاً کسی که در تله تنبیه گرفتار است، اگر در کاری شکست بخورد، ممکن است خودش را بسیار سرزنش کند و احساس کند که لیاقت خوبی‌ها را ندارد. یا وقتی دیگران اشتباهی مرتکب می‌شوند، به سختی آنها را می‌بخشد و بیشتر بر روی اشتباهاتشان تمرکز می‌کند تا اینکه درک کند چرا آن خطا رخ داده است.